هنوزهم فراموش کاریم
وقتی خدا از پشت،دستهایش را روی چشمانم گذاشت
از لا به لای انگشتانش، آنقدر محو دیدن دنیا شدم
که...
فراموش کردم منتظر است تا
نامش را صدا کنم.
+ نوشته شده در سه شنبه چهاردهم آذر ۱۳۹۱ ساعت ۱۰:۲۲ ق.ظ توسط نفس آخر
|
سلام .من نفس.عاشق خدا.